جشن های زنده و جشن های مهم فراموش شدهٔ ایران باستان
این جشن اولین جشن از مجموعه جشنهای نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، بهصورت گروهی در فضای باز درون و بیرون از خانه برگزار میشود. جشن آتش در واقع پیش درآمد جشن نوروز است که نوید دهنده رسیدن بهار و تازه شدن طبیعت است.
نوروز نخستین روز سال خورشیدی ایرانی برابر با یکم فروردین ماه، جشن آغاز سال نوی ایرانی است که تا 12 فروردین ادامه دارد و مردم به برپایی مراسم نوروز مانند چیدن سفره هفت سین و دیدوبازدید از یکدیگر می پردازند. نوروز یکی از کهنترین جشنهای جهان است.
ایرانیان از زمان باستان تا کنون، پس از دوازده روز جشن سال نو که به یاد دوازده ماه سال است، روز سیزدهم نوروز را که روز فرخندهای ست به باغ و صحرا میروند و شادی میکنند؛ همچنین در تقویم رسمیِ ایران، این روز، روزِ طبیعت نامگذاری شدهاست.
شب یَلدا یا شب چِلّه یکی از کهنترین جشنهای جهان است؛ که خواستگاه آن ایران باستان است. در این جشن، طی شدن بلندترین شب سال و به دنبال آن بلندتر شدن طول روزها در نیمکره ی شمالی، که برابر با انقلاب زمستانی است، گرامی داشته میشود. خانوادههای ایرانی در شب یلدا به شب نشینی و شاهنامهخوانی و قصهگویی و تَفَاُل به دیوان حافظ می پردازند و از خود با تنقلات و میوه های ویژه ی این شب مانند هندوانه و انار پذیرایی می کنند، علاوه بر رسوم مشترک برخی شهرها خوراکی و رفتار مخصوص به خود برای این جشن دارند به عنوان مثال در تویسرکان کلم سفید در سفره می گذارند و با استفاده از گندم، شاهدانه و گردو، تنقلاتی خاص تهیه می کنند.
در شامگاه دهمین روز از بهمن ماه با افروختن هیزمی که مردم در کانون شهر یا بر بلندی کوهستان گرد آوردهاند، این جشن آغاز میشود. ابوریحان بیرونی مینویسد: «در علت این جشن گفتهاند که هرگاه روزها و شبها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد بدست آید و برخی گویند علت این است که در این روز، زادگانِ کیومرث (پدر نخستین) درست صدتن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی برآنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده است شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید.» و برخی واژه سده را به معنی پیدایش دانسته و آن را برگزاری مراسمی به مناسبت چهلمین روز تولد خورشید (یلدا) دانسته اند.
جشن اردیبهشت یا گلستان جشن از شمار جشنهای آتش است. که در جهان مینوی نماینده پاکی و راستی و نظم و قانون اهورایی و در زمین نگاهبان آتش است. ایرانیان از هزاران سال پیش در این روز، لباس سپید رنگ میپوشیدند که نمایانگر پاکیزگی است. از سویی دیگر همزمان است با شکوفا شدن گلها در بسیاری از مناطق ایران، که به جشن گلها نیز بدل شده است.
خرداد صفتی از اهورامزد ست که نگهداری از آبها در این جهان خویشکاری اوست و مردم را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند. از این روی در گذشته، به هنگام نوشیدن آب خدا را با این صفت به نیکی یاد میکردند. مهمترین آیین این جشن رفتن به سرچشمهها یا کنار دریاها و رودها و توجه ویژه به نگهداری و نوسازی آن هاست. همچنین نمادش گل سوسن سپید است.
تیرگان در گرامی داشت تیشتر (ستاره ی باران آور در فرهنگ ایرانی) است. این جشن در کنار آبها، همراه با مراسمی وابسته با آب و آب پاشی و آرزوی بارش باران در سال پیشِ رو همراه بوده است. به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز بزرگداشت مقام نویسندگان در ایران باستان بوده است. همچنین در اساطیر کهن ایرانی به آرش کمانگیر اشاره دارد.
در آثارالباقیه ابوریحان بیرونی چنین آمده است: «این روز را به انگیزهٔ پیش آمدن دو نام با هم، جشن میگرفتند. معنای امرداد آن است که مرگ و نیستی نداشته باشد. امرداد فرشتهای است که به نگهداری غذاها و داروها و بر کنار کردن گرسنگی و بیماریها می پردازد.» گُل ویژه امُرداد، زنبق است.
روز اول مهرماه هرمزد روز است و روز شانزدهم آن مهر روز است که جشن بزرگی است و مهرگان نام دارد؛ این جشن همگانی بوده و تفسیر آن دوستی است (برگرفته از آثارالباقیه ابوریحان بیرونی). جشن مهرگان قدمتی دست کم چهار هزار ساله دارد. در گذشته این جشن مهم ترین جشن ایرانیان پس از نوروز بوده و مانند هفت سین سفره مخصوص خود را داشته که از پارچه ارغوانی رنگ تشکیل می شده است. مردم در این روز تا حد امکان با جامه های ارغوانی بر گرد هم میآمدهاند؛ در حالی که هر یک، چند شادباش نامه (کارت تبریک) برای هدیه به یکدیگر همراه خویش داشتهاند. از روز نخست مهر با عنوان روز شکرگزاری از خداوند (بغ یادی) یاد شده است.
جشن آبان در ستایش فرشته ی هدایت و نگهبانی تمام آب های جهان آناهیتا (ناهید) می باشد. مردم در این روز در کنار دریا یا رودخانه، فرشته آب را گرامی می داشتند. در اساطیر ایرانی در این روز پس از هفت سال خشکی باران آمده است.
آذر، فرشته نگاهبان آتش و این روز جشن آتش است. ابوریحان بیرونی آورده است: «زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند». همچنین گُل ویژه آذر آفتابگردان است.
خرم روز (زادروز خورشید) روز اول از ماه دی است. ایرانیان قبل از استفاده از اول فروردین از این روز برای روز نخست سال استفاده میکردند؛ و سال میلادی نیز بر همین اساس است که از آیین مهر به اروپا و سپس به مسحیت وارد شده است.
وهومن از فرشتگان نزدیک به اهورامزدا و فرشته ی وحی است. در فرهنگ اسدی توسی چنین آمده: «جشنی است که دوم روز از بهمن ماه کنند و خوراکها سازند و بهمن سرخ و زرد (گیاهی دارویی) بر سر کاسهها نهند و ماهی و تره و ماست آرند.»
سپندارمذ (سْپِنْتَه آرمَئیتی) نام فرشته نگهبان زمین است و از آنجایی که زمین مانند زنان در زندگی انسان نقش باروری و پرورش را دارد جشن سپندارمذگان (اسپندگان) برای گرامیداشت زنان نیز برگزار میشده است.
بسیاری به جهت نزدیک بودن روز ولنتاین با سپندارمذگان کوشیده اند تا این روز را به عنوان روز عشق جایگزین کنند؛ همانطور که گفته شد این روز در واقع روز زمین است و از آن جهت که زمین مانند مادران نقش باروری را ایفا می کند روز گرامی داشت زن نیز بوده است. که به جهت وجود روز زن در تقویم ایران بهتر است عنوان اصلی آن یعنی روز زمین یاد شود؛ و در غیر این صورت نیز ارتباطی به روز عشق ندارد. اما روز 16 مهر همان طور که در شرح جشن مهرگان گفته شد روز دوستی است و درگذشته نیز دادن کارت تبریک مرسوم بوده و اگر بنا به جایگزینی باشد این روز مناسب است.
در مورد جشن شهریورگان چیز معتبری که نشان دهد واقعا چه جشنی بوده نیافتم پس سخنی نیاوردم. در سالهای اخیر گروهی صرفا از آن جهت که فرشته ی این ماه مرد است جهت خالی نبودن عریضه آن را روز مرد پیشنهاد داده اند؛ که اگر بنا به استفاده از فراخور های ایران باستان بجای مناسبت های شیعی باشد روزهای مناسب تری وجود دارد.
آثار الباقیه عن القرون الخالیه نوشتهٔ ابوریحان بیرونی ترجمه پرویز اذکایی با نام آثار باقیه: از مردمان گذشته
لُغَتِ فُرْسْ یا فرهنگ اسدی نوشتهٔ ابونصر علی بن احمد اسدی توسی
التفهیم نوشتهٔ ابوریحان بیرونی
نوشته ها و سروده های رودکی، فردوسی، مولوی، فرخی سیستانی، منوچهری دامغانی، مسعود سعد سلمان، جاحظ